مقدمه
تعریف اعتماد به نفس
دلیل اهمیت اعتماد به نفس
عزت نفس یا اعتماد به نفس؟!!!
نظام ارزش گذاری و اعتماد به نفس
نشانههای کمبود اعتماد به نفس
عوامل موثر بر اعتماد به نفس
اعتماد به نفس غیر واقعی و کاذب
راهکارهای افزایش اعتماد به نفس
تاثیر کوچینگ زندگی بر اعتماد به نفس
نتیجه گیری
مقدمه
دهه های متوالی است که راجع به اعتماد به نفس می شنویم و حتی حس می کنیم مفهوم دقیق آن را میدانیم. اما وقتی دچار مشکل می شویم متوجه می شویم که مفهوم اشتباهی در ذهن خود نسبت به آن شکل داده بودیم.
تعریف اعتماد به نفس
اعتماد به نفس یعنی نگرشی که هر شخص نسبت به توانمندی ها و مهارتها در کنار نقاط ضعف خود دارد. اینکه افراد خود را آنگونه که هستند می پذیرند و باور دارند که می توانند کنترل زندگی خود را به دست بگیرند. فردی که اعتماد به نفس دارد با نگاه واقعگرایانه اهداف خود را انتخاب و برای آنها برنامه ریزی می کند. این افراد جنبه ی مثبت هر چیزی را می بینند و تلاش می کنند با دنیای اطراف نیز ارتباط موثر برقرار کنند. این افراد در مواجهه با مشکلات و چالش ها موفق تر از سایر افراد عمل میکنند. اعتماد به نفس بر پایه ی ادراک ما از جهان اطراف شکل می گیرد. به همین دلیل ممکن است ما در واقعیت توانایی هایی داشته باشیم اما ادراک ما متفاوت بوده و حس کنیم ناتوانیم. دلیل این احساس متفاوت در پیشینه ی زندگی و تجربیات ماست. افراد دارای اعتماد به نفس کافی، شجاعت و جسارت لازم و کافی برای دستیابی به آرزوهایشان را دارند.
دلیل اهمیت اعتماد به نفس
تمامی موفقیتها و شکستهای ما، انتخابها و کل تجربیات ما از دوران نوجوانی به بعد به اعتماد به نفس ما بستگی دارد. اگر اعتماد به نفس را به معنای شجاعت و جسارت ورود به دنیاهای جدید در نظر بگیریم، آنگاه درک میکنیم که تا چه اندازه نه تنها برای بقا که برای زندگی با کیفیت تر اهمیت می یابد.
این مفهوم از همان ابتدای تولد شروع به شکل گیری در ما می کند و در سالهای اولیه کمتر تحت تاثیر تجربیات شخصی یا والدین قرار دارد. اما به مرور که احساسا و منطق در ما رشد بیشتری می یابد، شکل دیگری به خود میگیرد. اعتماد به نفس هر چه که هست به معنای صرفا حفظ بقا نیست. این همان نقطه است که بسیاری از انسانها را در دام خود نگاه می دارد.
انسانهای زیادی در دنیا هستند که بهترین فرصت های شغلی، ورزشی، هنری، روابط و ازدواج را به دلیل کمبود اعتماد به نفس یا عزت نفس غیرواقعی و کاذب از دست می دهند.
عزت نفس یا اعتماد به نفس؟!!!
عزت نفس به معنای نگرش هر فرد نسبت به چیستی خود است. اینکه چقدر خود را ارزشمند میبیند و مهم تر از همه این نگاه ارزشمندانه بر چه اساسی شکل گرفته است. فردی که خود را با معیار دستآورد و دارایی ارزشمند می بیند، عزت نفس غیر حقیقی در خود پرورده است. ارزشگذاری حقیقی زمانی است که افراد بدون وابستگی و دلبستگی به دستآوردها و داشته ها و حتی نوع عملکرد و تفکر خود، احساس ارزشمندی کنند. این بدان معناست که به درک این نکته برسند که خلق شدنشان برای ارزشمندی کفایت می کند.
بنابراین عزت نفس با اعتماد به نفس متفاوت است هرچند ارتباط تنگاتنگ بینشان برقرار است. به همین دلیل بسیاری از افرادی که به ظاهر بسیار موفق و با اعتماد به نفس بالا هستند، به محض آنکه در اثر یک اتفاق دست آوردهای خود را از دست می دهند، تبدیل به کودکان بی پناه و بی دفاع شده و پر از ترس می شوند. زیرا این افراد از موفقیت در مسیر کار و زندگی برای سرپوش گذاشتن بر احساس بی ارزشی درونی بهره می گرفتند.
چنین افرادی همیشه پر از ترس هستند و دائما در حال فرار رو به جلو زندگی میک نند. به عنوان مثال افرادی که از نگاه دیگران در حال طی کردن پله های ترقی هستند و اصلا متوقف نمی شوند. در میان این افراد تعداد بسیار کمی هستند که براساس عزت نفس خوش ساخت پیش می روند و سایر آنها هر لحظه را با استرس و نگرانی سپری می کنند.
نظام ارزش گذاری و اعتماد به نفس
نظام ارزش گذاری مجموعه ای از اصول و قواعد ذهنی ماست که اساس تصمیم گیری ها و انتخاب های ما در زندگی است. هر چقدر این اصول محدود و براساس نااگاهی شکل گرفته باشند، تصمیمات ما نادرست تر و موقتی و بیشتر براساس هیجانات موقت اخذ می شوند. به همین دلیل باورهای ما بسیار اهمیت می یابند. زیرا این اصول براسا باورهای آشکار و مخفی ما شکل می گیرند. در این خصوص در مقاله ی عزت نفس به تفصیل نوشته ام.
نشانههای کمبود اعتماد به نفس
از نشانه های بارز اعتماد به نفس اندک یا عدم آن، موضع گیری در برابر انتقاد است. افرادی که دائما در تلاش برای اثبات بی گناهی خود هستند دقیقا دچار کمبود اعتماد به نفس هستند. به همان ترتیب این افراد از تحسین و تعریف هم هراس دارند (عزت نفس بسیار اندک). فرار از برقراری ارتباط با دیگران، مخفی کردن خود، تجربه نکردن کارهای بزرگتر به بهانه های گوناگون، تلاش برای خوشنود نگه داشتن دیگران، ترس از شکست، نتیجه گرایی، واگویه ها یا نشخوارهای منفی ذهنی، غرق شدن در توهمات و تخیلات روزانه، منفی بافی و خودتعریفی و خودتحسینی مداوم از نشانه های بارز کمبود اعتماد به نفس هستند.
عوامل موثر بر اعتماد به نفس
اعتماد به نفس تحت تأثیر عوامل متعددی شکل می گیرد. این عوامل در ابتدا شامل اثر والدین و خانواده ی درجه یک بر ایجاد و شکل گیری من ارزشمند در افراد است. والدین و خواهران و برادران بسیار در شکل گیری احساس ما نسبت به خودمان موثر هستند. گروه بعدی که بسیار در نگرش ما نسبت به خودمان اهمیت دارند، افراد داخل مدرسه هستند. همشاگردی ها در ترغیب ما برای هدف گذاری و انتخاب مسیر آینده بسیار تاثیرگذارند. همانگونه که معلمان میتوانند الگوی رفتار و سبک فکری ما در آینده باشند.
بنابراین تجربیات ما از این افراد است که آینده ی ما را شکل میدهد. اگر این افراد ما را تشویق و ترغیب کرده باشند، اعتماد به نفس ما به صورت مثبت شکل گرفته و در صورت سرزنش و تحقیر من بی ارزش در ذهن شکل می گیرد که منجر به کاهش، عدم اعتماد به نفس، اعتماد به نفس کاذب و یا اعتماد به نفس غیر واقعی می گردد.
اعتماد به نفس غیر واقعی و کاذب
اعتماد به نفس کاذب از نگاه من با اعتماد به نفس غیرواقعی متفاوت است. اعتماد به نفس کاذب در افرادی شکل می گیرد که عزت نفسشان به شدت اندک بوده و در کودکی و نوجوانی و روند زندگی بسیار سرکوب شده اند. این افراد به محض اینکه در جایی از زندگی یکی از توانایی های خود را کشف می کنند و از طریق آن موجودیت و ارزش خود را به دیگران اثبات می کنند و در کار خود موفق می شوند، در تله ی اعتماد به نفس کاذب افتاده و تصور می کنند که توانمندی نشانه ی ارزشمندی است. این افراد همواره نیاز به موفق بودن دارند و شکست برای آنها معنای مرگ تمام آرزوها را دارد.
درحالیکه اعتماد به نفس غیرواقعی بر پایه ی اطلاعات و آگاهی های اشتباه شکل می گیرد که در کودکی و نوجوانی آموخته اند (من چگونه این شدم؟، زهره پورامینی، 1403) . هنگامی که این افرادی وارد محیط کار و اجتماع بزرگتر از خانواده ، ایل ، قوم، شهر یا کشور خود می شوند متوجه تفاوتها شده و دچار شوک می شوند. خوشبختانه اغلب این افراد به دلیل بنیاد مثبتی که در عزت نفس خود دارند موفق می شوند به مرور نظام ارزشگذاری حقیقی را در ذهن خود بسازند. اما افراد با اعتماد به نفس کاذب اغلب دچار اختلال شده و شاید هرگز پی به مسیر اشتباه خود نبرند.
راهکارهای افزایش اعتماد به نفس
کمبود یا نبود اعتماد به نفس یا شرایط و اتفاقی که باعث نابودی اعتماد به نفس می شود را می توان به وقوع زلزله یا سیل تشبیه کرد. نمیدانید کدام قسمت خانه تحت تاثیر سیل یا زلزله آسیب میبیند. باید زلزله یا سیل فروکش کند تا شما بتوانید نقاط آسیب دیده را ببینید. برخی اوقات خود ما نیز با ناآگاهی باعث می شویم آسیب ها دو چندان شوند.
بنابراین برای کمک به خود ابتدا باید نگاه دقیق به درون ذهنمان داشته باشیم. بهترین روش برای اعتماد به نفس بیشتر این است که ریشه ی عدم اعتماد به نفس را کشف و آن را برطرف کنیم. از آنجایی که اعتماد به نفس بر پایه ی عزت نفس ایجاد می شود، در ابتدا باید عزت نفس خود را افزایش دهید. برای این کار می توانید از دوره ها مانند خودشناسی، توسعه (رشد) فردی، کوچینگ زندگی، مشاوره و کتابهای مرتبط با آن بهره بگیرید. این موارد به شما کمک می کنند تا نگاه شما به دنیای اطراف تغییر کرده و نظام ارزشگذاری تان را تغییر دهید.
متاسفانه دلیل اصلی کمبود یا نبود اعتماد به نفس، معیارهای ذهنی ما برای ارزشگذاری روی افراد است. بخشی از این نظام ارزشگذاری توسط خانواده و جامعه و بخش مهمی از آن از طریق رسانه (=> تاثیر رسانه بر اعتماد به نفس) از جمله کتاب شکل می گیرد. به همین دلیل انتخاب رسانه ی مناسب برای یادگیری و افزودن به دانش و مهارت زندگی بسیار حائز اهمیت است.
در واقع اولین عامل تاثیرگذار، میزان آگاهی است. هر چه آگاه تر و هوشیارتر باشید، عزت نفس و در نتیجه اعتماد به نفس بیشتری دارید.
راهکار دوم اقدام است. آگاهیی که تبدیل به حرکت و اقدام نشود اگاهی نیست. بلکه یک دانسته است و تغییری در باورها ایجاد نمی کند. از طرفی لازم است در کنار تغییر باور تلاش کنیم دست به کاری بزنیم که از آن وحشت داریم. وقتی تجربه ی جدید ایجاد کنیم متوجه می شویم که تجربه ی قدیمی ما در زمانی اتفاق افتاده که ما توانایی انجام آن را نداشتیم یا شرایط مناسب نبوده است. اما اکنون می توانیم از عهده ی آن بربیاییم.
تاثیر کوچینگ زندگی بر اعتماد به نفس
می توان گفت بهترین مسیر کشف توانمندی ها و افزایش اعتماد به نفس، کوچینگ زندگی است. این روش دقیقا به سراغ نظام ارزش گذاری رفته و به مراجع کمک می کند تا اصول آن را با اصول واقعی تازه جایگزین سازد. برخی از مراجعین حتی در همان یکی دوجلسه ی ابتدایی با آگاهی از نقصان نظام ارزشگذاری پیشین خود، شروع به تغییر آنها می کنند و در پایان دوره به دست اوردهای بسیار شگرفی می رسند. به همین دلیل کوچینگ زندگی یکی از موثرترین راه های رشد یا توسعه ی فردی است.
نتیجه گیری
به این ترتیب برای بهبود کیفیت زندگی، ارتقای اعتماد به نفس و متناسب سازی آن با معیار های حقیقی انسانی بسیار ضروری است. برای اینکار می توانید از کتابهای معرفی شده یا دوره هایی که ارائه می شود بهره بگیرید.