مقدمه
از میان همه موضوعات تابویی که با آنها روبرو می شویم، احتمالاً هیچ یک به اندازه موضوع مورد تجاوز قرار گرفتن توسط محارم وحشتناک نیست. به همین دلیل آن را “جنایت خاموش” می نامند. متاسفانه در ایران آمار دقیقی از میزان وقوع آن ارائه نمی شود. اما بر اساس گزارش باشگاه خبرنگاران جوان سال 1395، تعداد 5200 مورد پرونده ی شکایت در این خصوص ثبت شده بوده که قطعا بیشتر از این تعداد است. در یکی از وبسایتها آمار 23 درصد ارائه شده بود که آمار بسیار هولناکی ست. یعنی از هر 100 کودک و نوجوان 23 نفر درگیر این مسئله هستند.
تجاوز توسط محارم به عنوان یک عمل یا رفتار جنسی بین اعضای خانواده که از نظر قانونی و عرفی ازدواجشان ممنوع است تعریف شده و شامل اقوام خونی مانند برادر و خواهر، والدین و فرزندان، پدربزرگ و مادربزرگ و نوه، یا عمو و دایی یا خاله و عمه با برادرزاده یا خواهرزاده می شود. فرهنگهای مختلف ملاحظات متفاوتی را در مورد اینکه چه چیزی محارم را تشکیل میدهد، مانند رابطه با تولد در مقابل فرزندخواندگی یا ازدواج، در نظر می گیرند. در برخی فرهنگها، افراد غیر مرتبط که در یک خانواده بزرگ شدهاند و درگیر روابط جنسی بودهاند، مرتکب تجاوز به محارم میشوند.
تجاوز به محارم می تواند بین اقوام همجنس و جنس متفاوت رخ دهد. این می تواند بین افراد در هر سنی، در هر فرهنگ، طبقه، مذهب یا جنسیت رخ دهد. این نوع تجاوز اغلب به عنوان یک نوع رفتار توهین آمیز طبقه بندی می شود، زیرا قربانی اغلب یک خویشاوند جوانتر است که طعمه رفتار یک خویشاوند بزرگتر می شود.
کودکان قربانی این عمل معمولاً از افشای آنچه رخ داده است می ترسند، گاهی اوقات از اینکه اگر به کسی بگویند عواقب بیشتری متحمل شوند یا از این که باورشان نکنند واهمه دارند. این کودکان از اینکه فرد مرتکب تجاوز آسیب ببیند یا مادر دچار مشکل شود می ترسند. بسیاری از این کودکان توسط شخص مرتکب تهدید به مرگ می شوند. یا حتی به آنها گفته می شود که کسی حرفشان را باور نخواهد کرد و متاسفانه در اغلب موارد بخصوص در شهرهای کوچک و فرهنگ های بسته چنین است. بچه ها اغلب از اتفاقی که افتاده خجالت می کشند. به بسیاری از کودکان آموزش داده میشود که بهویژه به والدین خود هیچ نگویند. بنابراین بیان آن برایشان احساس گناه را تشدید میکند. دختران، وقتی بالغ میشوند، ممکن است مثلثسازی را که در خانهشان اتفاق میافتد، تشخیص دهند و با احساسات دردناکی که مادرانشان پس از افشای جرم تجربه میکنند، همذات پنداری کنند. این تجربه اثرات مخربی بر درک کودک از خود، جهان بینی و روابط او در سالهای بعد دارد .
حس از دست دادن:
تجربه تجاوز توسط محارم بدون تجربه احساس از دست دادن ممکن نیست، خواه از دست دادن جوانی، از دست دادن عزت نفس، یا از دست دادن اعتماد به دیگران و اعتماد به نفس. بسیاری از بازماندگان با محارم مشکلاتی را در صمیمیت تجربه می کنند. آنها ممکن است در بیان احساس خود از ترس بی ارزش شدن مشکل داشته باشند. بروز مشکلاتی مانند بی اشتهایی، پرخوری عصبی یا چاقی برای قربانیان غیرعادی نیست. دردهای جسمی به خصوص در ناحیه ی روده ی بزرگ و گوارش دردهای شایع در رابطه با چنین تجربه ای هستند. دوران کودکی با محارم می تواند عزت نفس فرد را با ایجاد دیدگاه های غیرواقعی از اینکه چه کسی هستند، از بین ببرد. قربانیان این تجاوز اغلب از افسردگی رنج می برند. آنها ممکن است بدون توجه به اینکه دیگران چگونه به آنها نگاه می کنند، با یک تصویر منفی بی امان از خود زندگی کنند. آنها ممکن است احساس بی لیاقتی و دوست داشتنی بودن نداشته باشند، از ترس اینکه اگر داستانشان شناخته شود مورد قبول دیگران قرار نخواهند گرفت. محارم، به جای اعمال و دستاوردهای آنها، شروع به تعریف از خود فرد می کنند. بسیاری از بازماندگان این نوع تجاوز احساس می کنند که شخصیت آنها به شدت آسیب دیده است و باید پنهان کاری را حفظ کنند تا دیگران را از کشف اینکه واقعاً چقدر بد هستند باز دارند.
یکدلی:
(این بخش از یک مقاله ی انگلیسی ترجمه شده و به این راحتی نمی توان از ترومای تجاوز به ویژه چنین نوع تجاوزی خلاص شد. در مقالات بعدی راجع به راه رهایی از آن بیشتر خواهم گفت)
قربانیان باید بر روی خود تمرکز کنند و تلاش کنند تا عادی بودن را در یک زندگی پر هرج و مرج بیاورند. با این حال، شنیدن ابراز نگرانی شدید قربانیان زنای با محارم نسبت به آزارگر، با تشخیص کمبودهای عاطفی زمینهای مرتکب، غیرعادی نیست. اگرچه این یک رویکرد معمولی برای تجربهچنین چیزی نیست. بسیاری از قربانیان نگرانی خود را در مورد شخصی که آنها را قربانی کرده است ابراز می کنند. برای مثال، غیرعادی نیست که خواهری با مهربانی در مورد برادری صحبت کند که ممکن است سالها او را عذاب داده باشد، در حالی که از آزاری که ممکن است خود او دیده است آگاه باشد. قربانیان ممکن است نسبت به والدین/همسر/خواهر یا خواهر متهم و حتی محکوم به این عمل شنیع ابراز همدردی کنند. قربانیان incest مکرراً نگران اعمال تنبیهی اعمال شده بر متجاوز هستند. گاهی اوقات به این دلیل که خودشان معتقدند که مسئول آنچه اتفاق افتاده هستند، یا گاهی به این دلیل که نیروهایی را که ممکن است برخی افراد را وادار به ارتکاب جنایت علیه طبیعت بشری کنند، درک می کنند. اما شفا زمانی آغاز می شود که سکوت شکسته شود. اگرچه به ظاهر کاری ترسناک است، به خصوص پس از سال ها پنهان کاری، اما می توان از دیگران کمک خواست.